English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stability U استواری استحکام
stableness U استواری استحکام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
formidability U استواری
ridge bone U استواری
inconsistencies U نا استواری
stability U استواری
inconsistency U نا استواری
insubstatiality U نا استواری
fixity U استواری
inconsistence U نا استواری
rigidity U استواری
solidity U استواری
immovableness U استواری
immovability U استواری
sessility U استواری
stabilization U استواری
steadviness U استواری
the instability of a bridge U نا استواری پل
steadfastness U استواری
backbone U استقامت استواری
immovably U با استواری پایدارانه
fastnesses U محکمی استواری
solidity U استواری سختی
fastness U محکمی استواری
sureness U قطعیت استواری
constancy U استواری وفاداری
marital stability U استواری زناشویی
stability coefficient U ضریب استواری
emotional stability U استواری هیجانی
stabilimeter U استواری سنج
backbones U استقامت استواری
political instability U تزلزل یا نا استواری سیاسی
impregnability U استواری ابستن نشدنی
resoluteness U عزم ثابت استواری
arm hand steadiness test U ازمون استواری دست و بازو
consistence U استحکام
rigidification U استحکام
ridge bone U استحکام
formidableness U استحکام
strenght U استحکام
instable U بی استحکام
solidification U استحکام
reinforcement U استحکام
backbone U استحکام
strengths U استحکام
consistency U استحکام
fortification U استحکام
fortifications U استحکام
consistent U استحکام
solidity U استحکام
rigidity U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
substance U استحکام
substances U استحکام
resistance U استحکام
backbones U استحکام
knot strength U استحکام گره
disruptive strength U استحکام انقطاع
initial strength U استحکام اولیه
torsional strength U استحکام پیچشی
consolidation U استحکام تحکیم
stability U استحکام مقاومت
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
tensile strength U استحکام کششی
structrual stability U استحکام ساختمانی
strength ratio U نسبت استحکام
strength properties U خصوصیات استحکام
granite U سختی استحکام
solidification U انجماد استحکام
impact strength U استحکام ضربهای
grit U استحکام نخاله
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
dielectric strength U استحکام شکست
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
crimping groove U شیار استحکام
consistence U ثبات استحکام
compression strength U استحکام فشاری
transverse bending strength U استحکام خمشی
buckling strength U استحکام خمشی
gritting U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
fillers U میله استحکام
fatigue strength U استحکام خستگی
impact strength U استحکام برخورد
high temperature strength U استحکام حرارتی
filler U میله استحکام
fortifiable U قابل استحکام
hot strength U استحکام گرمایی
consistency U ثبات استحکام
formidability U استحکام بزرگی
gussets U بست استحکام خرپاها
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
gusset U بست استحکام خرپاها
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com